بیانیه رئیس سازمان جهانی اسپرانتو به مناسبت روز جهانی زبان مادری
زبان مادری و اسپرانتو: حقوق زبانی سلبنشدنی هر انسان
"زبان مادری برای همه ما عزیز است. ما نخستین کلمات خود را به زبان مادری میگوییم و افکارمان را با آن بهتر بیان میکنیم. زبان مادری مبنایی است که بر اساس آن همه انسانها شخصیت خود را از همان آغاز نخستین نفس شکل میدهند و هم اوست که افراد را در طول حیاتشان همراهی میکند. زبان مادری ابزاری است برای فراگیری احترام به خود، به تاریخ خود، و به فرهنگ خود، و از اینها مهمتر، به سایر انسانها و تفاوتهای آنها..."
با این کلمات، دبیر کل یونسکو، کوئیچیرو ماتسوورا، پیام امسال خود را به مناسبت روز زبان مادری که همه ساله در 21 فوریه جشن گرفته میشود، آغاز نموده است. یقیناً هر سخنگوی به زبان بینالمللی و بیطرف اسپرانتو این جملات را تایید میکند، زیرا سخنگویان به اسپرانتو از حقوق زبانی آگاه بوده و تلاش آنها با هدف حفاظت از این حقوق در هر کجای جهان و در رابطه با هر زبانی، چه کوچک و چه بزرگ، صورت میگیرد. در واقع هیچ زبانی آنقدر کوچک نیست که باعث شود آن را نادیده انگاشت و با سخنگویان اندک آن رفتاری نادرست داشت. آنها نیز انسانهایی دارای ارزشهایی همچون ما بوده و حق دارند که مورد احترام قرار گیرند. فرهنگ آنان حامل ارزشهایی مادون سایر فرهنگهایی نیست که دارای ابزارهایی برای تحمیل خود به سایرین هستند.
در پیام دبیرکل یونسکو، برای سخنگویان به زبان اسپرانتو مفاهیم دیگری نیز وجود دارند که به اهمیت دنیای معاصر با ترکیب متوازن کثرتگرائی و تشخص مربوط میشود که در گستره فعالیت ما به مفهوم ترکیب بین زبان مادری و سایر زبانهای لازمه برای ارتباطات با دیگر جوامع دور و نزدیک است.
اسپرانتو در بین آن زبانها به مثابه زبانی برای ارتباطات بینالمللی در سطح منطقهای و جهانی است. اسپرانتو قصد جایگزینی زبانهای ملی و محلی را ندارد. این امر برای همه روشن است. هدف سخنگویان به زبان اسپرانتو محافظت از زبان و هویت زبانی همگان است.
مدافعان زبانهای محلی در مقابل زبانهای دولتی راه به خطا میبرند. آنها تنها مشکل خود را میبینند و مصرانه خطر زبانهای بزرگتر را نه تنها کاملاً نادیده میگیرند که حتی مورد استقبال قرار میدهند. نسل آینده آنان یقیناً نخواهد توانست در مقابل این زبانها مقاومت کند. هدف اسپرانتو دفاع از حقوق آنان نیز هست، این نکته را زامنهوف در سخنرانیهایش درباره بکارگیری احتمالی اسپرانتو در مناطق چندقومیتی بیان داشته است.
مدافعان زبانهای کوچک و متوسط در اروپا و در هرکجای دیگر جهان به خطا میروند که تنها زبان و فرهنگ خود را میبینند و فکر میکنند که میتوانند خود را نجات دهند حتی اگر زبان و فرهنگ دیگران نابود شود. آنان فقط آرزو دارند که به عنوان دومین زبان بزرگ در جهان باقی بمانند. اتحاد بین آنها و سخنگویان به اسپرانتو میتواند برای همه یک مزیت باشد.
وسایل ارتباط جمعی نیز به خطا میروند که هر از چندگاهی در برابر حذف احتمالی زبانها توسط اسپرانتو هشدار میدهند. گاهی اوقات این امر ناشی از خطا نیست، زیرا این اتهامات از کسانی و رسانههایی ناشی میشود که به زبانی سخن میگویند که به آن عنوان زبان بینالمللی اطلاق شده و به طور وسیعی مسئول ناپدید شدن زبانها و فرهنگها در دنیای کنونی است.
یک بار دیگر به طور صریح و روشن تکرار کنیم: اسپرانتو فقط زبان دومی برای ارتباط بین افرادی با زبانهای متفاوت است، که هریک از آنها این حق را دارد که در امر فرهنگ جهانی با شناختها و افکار خود مشارکت کند. در مقیاس جهانی غنای ما تنوع ما است، اما بدون زبانی که هر کسی بتواند آن را به آسانی فرابگیرد و آزادانه انتخاب کند، تنها فقر فرهنگی و یکنواختی جهانی حاصل خواهد آمد.
اسپرانتو سپاهی ندارد که آن را گسترش دهد. اسپرانتو جذابیت اقتصادی ندارد که افراد مجبور باشند آن را یاد بگیرند. اسپرانتو صنایع فرهنگی ندارد که بخواهد محصولاتش را با هزینه کردن از سایر زبانهای محلی توسعه دهد. اسپرانتو تنها قدرت منطق و استدلال و درستی دارد، که همواره انسانهای بیشتری آزادانه آن را انتخاب میکنند تا زندگی بینالمللی خود را غنا بخشند، تا سایر فرهنگها را بشناسند، تا برای روابط عادلانهتر جهانی مشارکت داشته باشند.
رناتو کورستی
رئیس سازمان جهانی اسپرانتو
قرار بود به مناسبت Ago-tago که روز جمعه ۲۴ آذرماه است هرکس به فراخور حال مقالهای تهیه کرده و در وبلاگش قرار دهد. من هم این مقاله را که حدود چهارسال قبل در نشریه Swissinfo چاپ شده بود پیدا کردم و ترجمه نمودم. اصل مقاله را که به زبان انگلیسی است میتوانید در این آدرس ببینید:
http://194.6.181.127/eng/swissinfo.html?siteSect=105&sid=1346039
اسپرانتو، چیزی بیش از یک زبان
اسپرانتو با آرمان نزدیک کردن مردم به یکدیگر و ایدههای انساندوستانه گره خورده است.
لوئیلازارو زامنهوف اسپرانتو را به عنوان راهی برای نزدیک نمودن مردم به یکدیگر ابداع نمود.
کلود پیرون: "پس از شش ماه یادگیری اسپرانتو، روانتر و سلیستر از شش سال یادگیری انگلیسی صحبت میکنم."
"در ورای اسپرانتو، ایده همبستگی وجود دارد"، این جمله را کلود پیرون، یک صاحبعنوان مشهور و پیشرو در زمینه اسپرانتو، بیان نموده است.
وی 6 داستان بلند و چندین داستان کوتاه به زبان موردعلاقهاش اسپرانتو نوشته است. او مقالات بسیاری نیز درباره این زبان منتشر نموده است.
پیرون میگوید: "من اسپرانتو را زمانیکه 12 ساله بودم فرا گرفتم و همواره به آن علاقهمند ماندهام، زیرا دوستیهای بسیاری را برایم به ارمغان آورده است."
اسپرانتو، که با فرهنگ تحمل و احترام به دیگران عجین شده است، یک زبان ساختیافته است. این زبان توسط شخصی ابداع گردید که از عداوت و نبود درک متقابل مابین چهار گروه قومی ساکن در شهرش به تنگ آمده بود.
کسی که امیدوار است
لوئیلازارو زامنهوف، اهل بیالیستوک، شهری واقع در لهستان امروزی، بود. جاییکه چهار قومیت لهستانی، روسی، آلمانی و یهودی در آن با عداوت و به دور از صلح و صفا زندگی میکردند.
در سال 1887 میلادی، زامنهوف، اسپرانتو – که در زبان جدیدش به معنی "امیدوار" است- را به عنوان راهی برای نزدیک کردن دلها و پایان بخشیدن به تعصبات، تبعیضات، پیشداوریها و سوءتفاهمات خلق نمود.
ایدهآلهایی چون همبستگی، درک بینالمللی، و احترام به سایرین به مفهوم وجود پیوندهای جدی بین این زبان و جنبش صلیب سرخ بود. براین اساس تصادفی نبود که نخستین جنبش اسپرانتویی از سوئیس –موطن صلیب سرخ-آغاز گشت و کسانی که از این جنبش حمایت میکردند به شدت در اعمال انساندوستانه مشارکت داشتند. همین افراد بودند که در طی جنگ جهانی اول، جستجوی مفقودین در سرزمینهای متخاصم را به عهده گرفته و از اسرای جنگی نیز بازدید نموده، رساندن پیامها و نامههای اسرا به خانوادههایشان را متقبل شده بودند.
همچنانکه اسپرانتودانان آرمانهای زبانی خود را به حقوق بشر و آزادیهای مدنی بسط میدادند، صلیب سرخ نیز نسبت به پیشبرد اسپرانتو کوشش میکرد.
در سال 1921 میلادی، دهمین کنفرانس بینالمللی صلیب سرخ به همه جمعیتهای صلیبسرخ در سراسرجهان توصیه نمود که اعضای خود را به فراگیری زبان اسپرانتو تشویق نمایند.
پس از جنگ جهانی اول، اگر مخالفت شدید فرانسه و در سطحی کمتر انگلیس نبود، اسپرانتو میتوانست توسط جامعه ملل به عنوان زبان رسمی برای روابط بینالمللی پذیرفته شود.
اما علیرغم رشد و شکوفایی فوقالعاده اسپرانتو در نیم قرن نخست پس از ابداع آن، در پایان جنگ دوم، شکنجه و آزار اسپرانتودانان توسط عوامل استالینی و حزب نازی و ممنوع اعلام نمودن این زبان در بسیاری از کشورها منجر به کاهش شدید در رشد و گسترش آن گردید.
اسپرانتو و دنیای اینترنت
کلود پیرون، اسپرانتو را اگرچه فرآوردهای از یک قرن قبل میداند اما درباره آینده این زبان بسیار خوشبین است.
او میگوید: "گویی اینترنت برای اسپرانتوزبانها طراحی شده است." و به پایگاههای اینترنتی و اتاقهای گفتگوی اختصاص یافته به این زبان اشاره میکند که در سراسر وب گسترش یافتهاند.
شماره جمعیت اسپرانتودانان جهان چیزی درحدود دومیلیون نفر است، اما این تعداد کاملاً پراکنده هستند. پیرون میگوید:"دانستن یک زبان بینالمللی در حالیکه امکان سخن گفتن به آن به طور مرتب فراهم نیست بسیار نومیدکننده است. اما اکنون اینترنت همه این شرایط را عوض کرده است. شما میتوانید با هرکسی در هرکجا که بخواهید صحبت کنید انگار که در یک رستوران نشستهاید."
پیرون عقیده دارد که حضور این حجم انبوه از اطلاعات درباره اسپرانتو برروی اینترنت به از بین رفتن تصورات غلط و پیشداوریهایی که درباره این زبان وجود دارد کمک میکند. تصوراتی که باعث بروز اظهارنظرهایی از این قبیل میشوند که میگوید: "اسپرانتو زبانی خشک، بیروح، یکنواخت، ارتجاعی، و فاقد امکانات و ظرافتهای زبان مادری است"، یا "اسپرانتو اساساً یک زبان اروپایی است و به درد مردم سایر زبانها نمیخورد"، و بالاخره اینکه "یک زبان بینالمللی به نام انگلیسی وجود دارد".
پیرون میگوید: "این باور که انگلیسی در همه جای جهان صحبت میشود یک اغراق بزرگ بوده و گزافهای بیش نیست."
این استدلال اسپرانتودانها در عمل به خوبی اثبات شده است: اگر پای خود را از دنیای سیاست و تجارت بیرون بگذارید، میبینید که اکثریت مردم انگلیسی بلد نیستند و آنهایی هم که بلدند به دشوار بودن تسلط و رسیدن به سطوح عالی زبان اذعان دارند.
"من همواره از مازوخیسم (لذت بردن از درد، خودآزاری) موجودات بشری دررابطه با زبان در شگفتم." این گفته پیرون است که خود زمانی یکی از مترجمان عالیرتبه سازمان ملل متحد بوده است.
منطقی
پیرون میگوید: " پس از شش ماه یادگیری اسپرانتو، روانتر و سلیستر از شش سال یادگیری انگلیسی صحبت میکنم." دلیل این امر منطقی بودن اسپرانتو است. "وقتی یک قاعده را فراگرفتید، میتوانید آن را در همه موارد لازم بدون استثنا به کار بگیرید."
برعکس زبانهای دیگر، در اسپرانتو هیچ استثنا، فعل بیقاعده و یا جنس اسم وجود ندارد. مثلاً برای تبدیل کلمات مفرد به جمع تنها یک قاعده وجود دارد که در همه جا به کار میرود. ترتیب کلمات در جمله سیال است. اسپرانتو با استفاده از برترین عناصر و اصول سایر زبانها ساخته شد.
اگر اسپرانتو همچون زبانهای لاتین به نظر میرسد به آن دلیل است که شصت درصد مجموعه لغات آن از ریشه زبانهای رومانیایی که لاتین نیز جزو آنها است گرفته شده است. سی درصد از لغات آن ریشه ژرمن داشته و 10 درصد نیز اسلاو است. اما از سایر زبانهای مشرق زمین نیز لغاتی در اسپرانتو یافت میشود. اسپرانتو از این نظر که لغات را به گونهای قابل پیشبینی از یک ریشه ثابت میسازد، به زبان چینی مندرین شبیه است.
پیرون یک مزیت دیگر اسپرانتو را آن میداند که این زبان مصون از جنبههای فرهنگی و تاریخی است که همراه با زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر میآید و بسیاری آن را برابر با خودبزرگبینی استعمارگرانه و یا تهاجم فرهنگی برابر میدانند
وقتی مردمی با زمینههای متفاوت فرهنگی مجبور شوند زبان یک ملت خاص را تکلم کنند عوامل بازدارنده وارد میدان میشوند. در واقع مانعی در برابر راحتی در صحبت کردن و ابراز احساسات پدیدار میشود. احساس عدم برابری و تفاوت در میزان تبحر در آن زبان که برای یک سخنگو زبان مادری و برای دیگری زبان بیگانه است، به مثابه یک فیلتر قوی عمل میکند. در اسپرانتو چنین فیلتری وجود ندارد. هردوطرف صحبت به زبانی غیرمادری صحبت کرده و به امکانی برابر در ابراز وجود دسترسی دارند.
اگر همه مردم میتوانستند در موقعیتی برابر و بدون وجود عوامل بازدارنده با یکدیگر سخن بگویند، آنگاه نوع روابط بینالملل تغییر میکرد.
امروز در سایت صبحانه لینکی به مطلبی داده شده بود که یکی از وبلاگنویسان ایران درباره اسپرانتو نوشته است. از آنجا که سایت صبحانه به تیغ فیلترینگ سپرده شده است، لینک مطلب مذکور را در اینجا برای علاقهمندان تکرار میکنم. این مطلب ظاهراً از نخستین نتایج دعوت عام برای پیشبرد اسپرانتو است که انجمن اسپرانتوی آمریکا آن را پیشنهاد داده است و در همین وبلاگ نیز چند روز قبل اشارهای به آن شده بود. بهرحال این هم لینک موردنظر:
http://www.osyan.net/2006/10/post_852.php
جالب خواهد بود اگر بتوانیم آماری از بازخورد این دعوت عام و وبلاگهایی که به آن پاسخ مثبت میدهند گردآوری کنیم.
بخش فارسی رادیو دویچ وله (صدای آلمان) مطلبی در روز ۲۹ سپتامبر در سایت خود درج نموده است که خواندنی است. برای مطالعه این مطلب به این آدرس مراجعه نمایید:
http://www2.dw-world.de/persian/feature_der_woche/1.198541.1.html
ما پیشنهاد می کنیم که در روز ١٥ دسامبر ۲۰۰٦ مصادف با روز اسپرانتو هر وبلاگ نویسی مطلبی به دو زبان، یکی زبان مادری خود و دیگری زبان جهانی اسپرانتو در وبلاگ خود قرار دهد. این مطلب می-تواند در باره مشکلات ناشی از تفاوتهای زبانی از دیدگاه ملی، منطقه ای یا جهانی باشد. هدف از این ابتکارآگاه کردن بیشتر عموم در باره چالشهایی است که در این رابطه در قرن ۲۱ فراروی بشریت قرار دارند. چالشهایی از قبیل نافهمی ها و بدفهمی ها، نابودی زبان اقلیتها واز دست دادن هویت های فرهنگی، بهای تحمیلی از بابت خدمات ترجمه و امثالهم....
برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه مشارکت در این برنامه به صفحه ویژه سایت انجمن اسپرانتوی آمریکا در این خصوص مراجعه نمایید.
سه شنبه ۴ مهر ۱۳۸۵
روزنامه جام جم- سال هفتم- شماره ۱۸۲۵- تقویم- صفحه۱۶
به دنبال تسهیل در انتقال مفاهیم
ابداع زبان بین المللی اسپرانتو
بشر از گذشته های بسیار دور به دنبال ایجاد ارتباط و درک مفاهیم مورد نظرش از طریق کلام بوده ودر این راه ابداعات گوناگونی انجام داده است.یکی از این روشها ابداع زبان اسپرانتو میباشد. اسپرانتو زبانی است بین المللی که در ۲۶ سپتامبر ۱۸۸۶ بوسیله جزوه ای با نام یک زبان جهانی معرفی شد.در این جزوه مولف از امضای مستعار اسپرانتو استفاده کرده بود و این اسم مستعار را که در زبان جدید به معنی امید است توسط لودویک زامنهوف- پزشک لهستانی -انتخاب شد و همین نام بعد ها به خود زبان مزبور اطلاق شد.این زبان دارای دستور زبان بسیار ساده است و تنها ۱۶ قاعده دارد و طبق آخرین روشهای کد گذاری علمی ساخته شده ...
امروزه بسیاری از کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که اسپرانتو بهترین زبان برای کار رایانه ها و ماشینهای ترجمه است و همچنین سریعترین و ارزانترین وسیله انتقال اطلاعات علمی به سراسر دنیاست. این کشف مانند هر اقدام عملی دیگر در طول سالیان بعد توسط صدها زبان شناس از کشورهای مختلف جهان تکمیل شده ...
با وجود استقبال ملل دنیا از این زبان به علت مخالفت دولتهای استعمارگر انگلیسی زبان ، اسپرانتو زبانی بین المللی نشده است.
سه شنبه ۴ مهر ۱۳۸۵
شبکه پیام- روز شمار تاریخ- صفحه ۵۰۴
۱۲۶۶: ابداع زبان بین المللی اسپرانتو به همت زامنهوف( لغت شناس لهستانی) که با توجه به یکی بودن بسیاری از لغات درزبانهای اروپایی ،تلفظ، نوشتن و یادگیری آسان ، مورد استقبال عمومی قرار گرفت ولی دولتها از آن استقبال نکردند.